×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

کتیبه های میخی واوستا اشو زرتشت

× کتیبه های باستانی با خط میخی وکنکاشی در اوستا کتاب دینی اشو زرتشت
×

آدرس وبلاگ من

ariames.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/ariames

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

جنگ ماراتن




. �ماراتن�: Marathon در اصل نام دهكده اى است در یونان و در آن محل بود كه یونانیها بر ایرانیان فاتح آمدند، در ۴۹۰ قبل از میلاد نخستین كسى كه خبر این فتح را از آن دهكده به آتن برد قهرمان شناخته شد و هم اكنون به یاد او و آن واقعه است كه دو ماراتن از بازیهاى اساسى المپیك است و آن وقت كدامیك از ما مى دانیم كه �آریابرزن� كه بود و در تنگ تكاب فارس یا نمى دانم در كجاى دیگر مى توانست باشد. در مقابل اسكندر و سربازانش چه رشادتها كرد و چه جانبازیها.
با این مقدمه كوتاه، اكنون به علل و تشریح این نبرد مى پردازیم كه به باور مورخان غربى اولین نبرد سرنوشت ساز تاریخ بشر است.
۱ـ علل جنگ و استعداد دو طرف متخاصم
الف ـ علل جنگ :
آتش زدن سارد به دست یونانیها موجب شد كه به امر داریوش بزرگ، ارتش ایران براى سركوب شورشیان به محل اعزام شود. پس از فرونشاندن شورش، نیروهاى ایران به فرماندهى �مردونیه� براى دفع بقیه شورش آسیاى صغیر به حركت درآیند. در این لشكركشى مردونیه توانست سلطه ایران را براى بار دوم در �تراكیه� فراهم سازد و سپس براى ارضاى خاطر یونانیها با تأسیس حكومت ملى در مناطق تسخیر شده موافقت نموده و در نتیجه پادشاه مقدونیه را وادار ساخت كه مانند گذشته از ایران اطاعت نماید. مردونیه پس از این اقدامات احضار شد و ادامه برنامه جنگى وى برحسب دستور داریوش به �داتیس� و �آرتافرن� Artafren محول گردید. داتیس با ششصد كشتى* كه در اختیار داشت از راه دریا به سوى آتن روانه گردید. نیروهاى ایران در این پیشروى با پیاده شدن در �اریتره� با سپاه �اریتره� كه از مهمترین مردان جنگى یونان بودند، جنگیدند و پس از سه روز آنان را از پاى درآوردند، سپس اهالى این شهر را به علت شركت در طغیان یونانیهاى آسیا و حمله به شهر سارد و تخریب معبد آن سركوب نمودند و عده زیادى از آنان را اسیر كردند و به شوش فرستادند. ناوگان دریایى ایران سپس به طرف شبه جزیره �آتیك� كه آتن مركز آن بود به حركت درآمدند. در تمامى این مراحل �هیپ پیاس� Hippias فرمانرواى مخلوع آتن همراه سپاهیان ایران بود و براى اینكه مجدداً به حكومت آتن انتخاب شود موجبات ادامه جنگ با یونان را فراهم ساخت. همچنان كه براى شروع جنگ اصلى ایران و یونان نیز سپاهیان ایران را به سوى دشت ماراتن براى جنگ راهنمایى نمود.
ب ـ استعداد دو طرف متخاصم :
بنا به نوشته �كرنلیوس� عده پیاده نظام ایران در این جنگ ۲۰۰‎/۰۰۰ نفر بوده كه بر این عده، تعداد ۱۰‎/۰۰۰ نفر سواره نظام نیز اضافه شده است. مورخ دیگرى به نام �یوستینوس� تعداد كل نیروهاى ایران را در این جنگ ۶۰۰‎/۰۰۰ نفر ذكر نموده است. �ادواردمایر� متخصص تاریخ عهد قدیم، سپاهیان ایران را مجموعاً از پیاده وسواره ۲۰‎/۰۰۰نفر بیان نموده است . سلاح ایرانیان در این جنگ تیر و كمان و سپر بود، به استثناى سپاه جاویدان كه داراى اسلحه دفاعى بودند، بقیه به چنین اسلحه اى مجهز نبودند. مورخان استعداد یونانیها را در این جنگ ۱۱‎/۰۰۰ ذكر نموده اند. ۲ ـ شرح عملیات Philippides:
آتنیها زمانى از لشكركشى ایرانیان به یونان آگاه شدند كه �داتیس� به � اریتره� تك نمود. آنان توسط �فیلیپ پید� دونده مشهور و تندرو، پیامى براى اسپارتى ها فرستادند و درخواست كمك فورى نمودند و خود نیز آماده نبرد شدند. اسپارتى ها پیام فرستادند كه به آنان كمك خواهند كرد، اما به علت جشن هاى مذهبى این كمك حدود دو هفته به تأخیر خواهدافتاد. تقریباً در همان موقع به آتنى ها خبر رسید كه ایرانیان در حدود ۴۰ كیلومترى ماراتن در حال پیاده شدن به ساحل هستند. آتنى ها با حدود ۹۰۰۰ نفر (هپلیت: (Hoplites پیاده نظام سنگین اسلحه و تعداد كمى نیروهاى سبك اسلحه به بلندیهاى مشرف به دریا پیشروى نمودند و پیاده شدن نیروهاى ایران را نظاره كردند. آنان مى توانستنداز همین محل پیشروى نیروهاى ایران را از معبر باریكى كه به آتن ختم مى شود، سد نمایند. بزودى تعداد كمى از نیروهاى شهر پلاته به آنها پیوستند. فرماندهى آتنى ها را در این نبرد �كالى ماك� به عهده داشت و ده سردار دیگر آتنى تحت فرماندهى او بودند كه محتشم ترین و با تجربه ترین آنها �میلیتار� بود. ظاهراً ایرانیان فهمیدند كه بسیارى از آتنى ها از ترس شكست و انهدام شهرشان آماده تسلیم هستند. ایرانیان بدین منظور در خلیج ماراتن پیاده شده بودند كه آتنى ها را از شهرشان به این سمت بكشانند. پس از پیاده شدن بخشى از نیروهاى ایران، �آرتا فرن� با نیمى از سپاه ایران سوار بر كشتى شده و به سمت �آتیك � و آتن حركت نمودند در حالى كه �داتیس� و بقیه سپاه ایران (احتمالاً ۲۰۰۰۰ نفر) در ساحل توقف نمودند تا آتنى ها را از هر گونه حركتى بازدارند. �میلیتار� طرح جنگى ایرانیان را حدس زد و اصرار نمود كه بلافاصله به نیروهاى ایران تك شود. پس از تشكیل یك شوراى جنگى پرشور �كالى ماك� به پشتیبانى از طرح جسورانه �میلیتار� رأى داد و فرماندهى فرد را به او تفویض نمود. بلافاصله نیروهاى آتنى و اهالى پلاته از ارتفاعات فرود آمدند و درفاصله هشت استاد (راست و برابر ۱۴۷۲ متر) و به روایتى یك مایل از سپاه ایران آرایش رزمى گرفتند. در این آرایش تاكتیكى، آتنى ها در جناح راست و اهالى پلاته در جناح چپ مستقر گردیدند… �میلیتار� جبهه یونانى ها را طورى گسترش داد كه جناحین نیروهاى متكى به دو رودخانه كوچكى گردید كه به دریا جریان داشتند. این كار موجب گردید كه مركز آتنى ها ضعیف (۱۲ ردیف سرباز در عمق) و در مقابل سوار نظام ایران ضعیف و آسیب پذیر گردد. اما �میلیتار� جناحین نیروهایش را با عمق كانال فالانژ یعنى ۱۶ ردیف آرایش داد. نتیجه این آرایش آن بود كه جناحین او قوى و به وسیله خط ضعیفى در مركز جبهه به یكدیگر متصل مى گردیدند.
پس از این آرایش، آتنى ها اقدام به تعرض نمودند و دوان دوان به سوى سپاهیان ایران یورش بردند. ایرانیان از این نوع شیوه كارزار كه عده اى بدون ترس و محابا به سوى آنان مى دوند دچار بهت و حیرت شدند و پنداشتند كه آتنى ها (یونانى ها) دیوانه شده اند. همین كه سربازان آتنى مقابل ایرانیان رسیدند جنگى سخت و خونین آغاز گردید. در ابتداى عملیات ایرانیان به سهولت مركز آرایش یونانیها را به عقب راندند، درحالى كه فالانژهاى سنگین اسلحه در جناحین، جناحین نیروهاى ایران را به عقب راندند. در این مورد مورخان اختلاف عقیده دارند كه آیا این عمل یونانیها برابر طرح انجام شده و یا بطور اتفاقى رخ داده است. با غلبه یونانیها در جناحین، مركز آرایش ایران نیز به عقب آمده و به فرمان �داتیس� نیروهاى ایران به طرف ساحل عقب نشینى نمودند. یونانیها، نیروهاى ایران را تا ساحل تعقیب نمودند ولى نتوانستند از سوار شدن آنان بر كشتى جلوگیرى نمایند.�
۳ـ نتیجه عملیات :
بنا به نوشته �هرودوت� ایرانیان در این نبرد متحمل ۶۴۰۰ نفر تلفات گردیدند و هفت كشتى خود را از دست دادند. تلفات یونانیها فقط ۱۹۲ نفر كشته بود كه �كالى ماك� و تعدادى از سرداران یونانى از جمله آنان بودند.

اكنون �میلیتار� به سرعت نیروهاى خود را به سمت آتن راند. او امیدوار بود بشارت این پیروزى نیروهاى متزلزل یونانى را در آتن وادار به مقاومت نماید تا ارتش یونان فرا رسد. ازاین رو او � فیلیپ پید� دونده مشهور را براى ارسال این پیام به آتن اعزام نمود. هنگامى كه ارتش یونان به آتن رسید، نیروهاى ایران در حال نزدیك شدن به ساحل براى پیاده كردن نیروها بودند. ایرانیان با مشاهده ارتش یونان دریافتند كه خیلى دیر كرده اند. ازاین رو �آرتافرن� از پیاده نمودن نیروهاى ایران خوددارى نمود. سرانجام نیروهاى ایران پس از مدتى توقف در سواحل یونان با ۵۹۳ كشتى باقیمانده به آسیا مراجعت نمودند. تا نبرد ماراتن تصور مى شد كه ایرانیان شكست ناپذیرند. پیروزى یونانى ها دراین جنگ الهام بخش آنان درجنگهاى آینده با ایرانیان وعقب راندن نیروى عظیم و هراس انگیز چهار میلیونى خشایارشا وشكست بعدى سپاهیان ایران بود.
۴ ـ دیدگاه مورخان درباره نبرد ماراتن :
الف ـ نبرد ماراتن (ماراتون) یكى از قاطع ترین و سرنوشت سازترین محاربات بشر است . دراین جدال اگر سپاه عظیم وقدرتمند ایران فاتح مى شد، چه بسا كه تمدن غرب هرگز گسترش وتكامل نمى یافت وبه جاى آن حكومتى مستبد ونیمه شرقى ، نظارت جهان را به عهده مى گرفت. اما یونانیها كه در پیشاپیش سپاه آنان، نیروى دموكراتیك آتن به پیش مى رفت، پیروز گشت و در اثر این پیروزى توانست تمدن درخشان خود را از تباهى وفنامحفوظ دارد ومهمتر از آن اندیشه آزادى ودموكراسى را درعالم محفوظ بدارد ب ـ نى بور : Niebuhr مى گوید: �نوشته هاى یونانیها درباره نبرد ماراتن وجنگهاى دیگر ایران با یونان به شعر وافسانه گویى و داستان سرایى از تاریخ نویسى شبیه تر است. آنچه به نظر مى رسد این است كه سپاه ایران در دشت ماراتن دچار شكست نشده است، بدین معنى چون �داتیس � فرمانده سپاه ایران متوجه شد كه میدان عمل وباریك بودن عرض میدان نبرد مانع از كاربرد سواره نظام است ، ناچار شد كه فرمان عقب نشینى صادر نماید. �هرودوت � صدور فرمان عقب نشینى را به منزله شكست سپاهیان ایران قلمداد كرده است�. پ ـ ناپلئون كه وقایع نبردهاى ایران را به استناد نوشته هاى هرودوت و سایر منابع یونانى مطالعه نموده است ، در یادداشت هاى خود چنین مى نویسد: در باب فتوحاتى كه یونانیها به خود نسبت مى دهند وشكست هایى كه براى ایرانیان قائلند ، نباید فراموش كرد كه این گفته ها تماماً از یونانى ها است و گزاف گویى و لافزنى آنان نیز مسلم مى باشد. از طرف ایرانیان نیز نوشته هایى به دست نیامده تا بتوان این نوشته ها را با گفته هاى یوناینها مقایسه كرد ونتیجه را بر مبناى قضاوت قرار داد.
ت ـ اما جالب ترین اظهارنظر ، نتایج توأم با تحقیقات علمى �هانس ولبروك� مورخ آلمانى است. او دراین باره مى نویسد: ارتش یونان در ماراتن از سربازان پیاده سنگین اسلحه تركیب شده بود و تشكیل فالانژ ابتدایى رامى داد كه قابلیت مانور آن محدود به تغییر مكان بطور بطئى به سمت جلو بود. این ارتش مواجه با ارتشى بود كه از لحاظ استعداد كمتر ولى از كمانداران و سواره نظامى كه آموزش عالى داشتند، تركیب شده بود. �هرودوت� نوشته است كه یونانیها با حمله و پیشروى ۴۸۰۰ قدم در وسط دشت ماراتن وخرد نمودن مركز جبهه ایرانیان فاتح شدند. �ولبروك� خاطرنشان ساخت كه این عمل از لحاظ فیزیكى غیرممكن است. طبق آیین نامه هاى نظامى مشق صف جمع ارتش آلمان، سرباز با تجهیزات كامل مى تواند فقط در دقیقه تقریباً ۱۰۸۰ تا ۱۱۵۰ قدم بدود. اسلحه آتنى ها از سربازان كنونى آلمان سبكتر نبود و دو نقص كلى هم داشتند. یكى اینكه آنان سربازان حرفه اى نبودند بلكه مردمان غیرنظامى بودند. دیگر اینكه سن غالب آنان از حد مجاز در ارتش هاى نوین تجاوز نمى كرد. به علاوه �فالانژ� یك دسته از سربازان مجتمع و فشرده به هم بود كه نمى توانست همه نوع حركات سریع را انجام دهد یا حمله از دور به چنین واحدى فالانژ را به یك توده بدون سازمان تبدیل نموده و ممكن بود توسط سربازان حرفه اى ارتش ایران بدون اشكال از بین بروند. تاكتیكى كه توسط هرودوت تشریح شده بود آشكارا غیرممكن بود. بیشتر این علت كه فالانژ یونانى ها در مصاف در زمین باز در پهلو ضعیف وبد و ممكن بود به وسیله سواره نظام محاصره شود. به نظر �دلبروك� آشكار بود كه نبرد ماراتن در خود دشت به وقوع نپیوسته است بلكه در یك دوره كوچك در جنوب شرقى و در جایى زد وخورد شده است كه ارتفاعات و جنگل یونانیها را از حركات محاصره اى محفوظ داشته است. به نظر مى رسد موضع دره �وارنا� یگانه موضع ممكن بود. به علاوه این موضوع به یگانه راه آتن تسلط داشت. براى رسیدن به شهر آتن ایرانیان مجبور بودند نیروهاى �میلیتار� را از بین ببرند و یا آنكه از جنگ دست بكشند وایرانیان شق اول را انتخاب نمودند. پس تنها توضیح منطقى فرد این است كه ایرانیان با وجود كمى تعداد و عدم توانایى به كار بستن تاكتیك محاصره اى جنگ را آغاز نمودند و �میلیتار� در لحظه بحرانى وضع دفاعى را به حالت تعرض درآورده است. �ولبروك� در خاتمه مى نویسد: دشت ماراتن به قدرى كوچك است كه تقریباً ۵۰ سال پیش یك افسر ستاد ارتش آلمان كه آنجا را بازدید نموده بود، با تحیر نوشت كه براى یك تیپ پروسى (آلمانى) جاى كافى براى انجام تمرینات ندارد.
۵ ـ ختم نوشتار :
اكثر مورخان غربى، بسیارى از وقایع جنگى ایران را با سفسطه و ذكر ارقام وروایات نادرست ثبت كرده اند. مثلاً در مورد نبرد ماراتن كه داریوش شخصاً در آن حضور نداشت و ایرانیان حتى یك نفر اسیر نداده اند، آنچنان اغراق نموده و خاطره آن را گرامى مى دارند كه نام یكى از ورزش هاى دو و میدانى المپیك را ماراتن نهاده اند.آنها براى اینكه به غرور ملى شان لطمه نخورد، از افتخارات جنگى ایرانیان مثلاً نبرد كاره: ۵۳ پیش از میلاد كه به شكست فاحش رومیها از اشكانیان منجر گردید، چیزى نمى نویسند. �آلبرماله فرانسوى� و �ژول ایزاك� در تاریخ مفصل خود براى شكست ایرانیان در دشت ماراتن سه صفحه از جلد یكم تاریخ خود را به آن اختصاص داده اند، در صورتیكه براى شكست كراسوس از �سورنا� سردار اشكانى حتى یك سطر هم مطلب ننوشته اند. آیا عوامل بخصوصى در كار نبوده است كه تا ممكن باشد افتخارات تاریخى ما راتحریف نمایند؟ قطعاً بلى. كما اینكه ویل دورانت در كتاب یازده جلدى تاریخ تمدن (جلد ۶) در مورد سقوط قسطنطنیه به دست تركان عثمانى در نگرشى رندانه چنین مى نویسد سلطان محمدفاتح با تصرف قسطنطنیه (استانبول فعلى) نه تنها انتقام جنگهاى صلیبى بلكه انتقام نبرد مارتن را هم بازستاند. نوشتار را با سؤالى به پایان مى بریم. آیا نباید �آریابرزن � در برابر یونانیها سرافكنده باشد؟ او در تنگ تكاب همان كارى را كرد كه �لئونیداس� در مقابل خشایارشا در تنگه �ترموپیل �كرد. با این تفاوت كه لئونیداس تزلزل روحى شكست هاى پى در پى سپاه كشورش را ندانست وروحیه او و افرادش ضعیف نشده بود. اما �آریابرزن� شاهد شكست هاى پى در پى كشورش در نبردهاى �گرانیك� ، �ایسوس� و �اربل� (اربیل كنونى در عراق) یا �كوكل� بود. اسكندر مقدونى با سپاه فاتح خود تمام غرب كشورش ، و متصرفات آفریقایى سرزمینش رافتح كرده بود و...
�آریا برزن� در برابر �لئونیداس� سرافكنده است ، نه براى اینكه كارش كمتر از او بود، بلكه براى آنكه لئونیداس بازماندگانى قدرشناس داشت كه نامش را بلندآوازه كنند و كارش ضرب المثل دلیرى و فداكارى شود. ولى آریابرزن را چه بسیارى از هموطنانش كه نمى شناسند.
در پایان نگارنده این سطور امیدوار است كه این پژوهش كوتاه موجب آگاهى بیشتر خوانندگان ارجمند از حقایق این نبرد تاریخى گردیده و این تحریف تاریخى كه به غلط در اذهان هموطنان بویژه نوجوانان ما نقش بسته است را روشن سازد

جمعه 16 اردیبهشت 1390 - 6:05:58 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


پيام دبير كل يونسكو به مناسبت نوروز


پيام دبيركل سازمان ملل متحد به مناسبت نوروز


پیام شادباش انجمن موبدان تهران به مناسبت آغاز سال نو


هخامنشيان، �چك� می‌كشيدند


برآورد زمانِ ٨ هزار ساله‌ي اشوزرتشت بنابر يافته‌هاي باستان‌شناسي


یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی


گنج نامه ها


مومیائی اجساد


مهرگان و مهرپرستی


كوروش، فرمانروايي كه به جاي ويران كردن، آباداني مي‌گستراند


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

232700 بازدید

73 بازدید امروز

281 بازدید دیروز

2954 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements