×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

کتیبه های میخی واوستا اشو زرتشت

× کتیبه های باستانی با خط میخی وکنکاشی در اوستا کتاب دینی اشو زرتشت
×

آدرس وبلاگ من

ariames.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/ariames

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

آریایی ها و عصر آهن




در حدود سال 3000 پیش دو اتفاق مهم در فلات ایران می افتد. یکی کوچ بزرگ آریایی ها به درون فلات ایران و جاگیر شدن آنان و دیگري رواج کاربرد آهن. در این زمان فریگی ها، اورارتوها، تراکی ها و میسی ها که در آسیاي خرُد حضور داشتند به هیتی ها یورش برده و آنان را به نابودي کشاندند. پیش از این سخن از نابودي میتانی ها و کاس یها به میان آوردیم. همچنین دیدیم که در واپسین سالهاي هزاره دوم پ.م، آتش قدرت ایلام به دست بابل خاموش گردید. در گیر و دار نابودي یک به یک تمدنهاي منطقه هستیم که آریایی ها وارد فلات ایران میشوند. اینبار سخن از آمیزش در اقوام آسیایی و ترویج فرهنگ نیست. بلکه سخن از یک جایگزینی تمام و کمال است. شاخه شرقی آریایی ها که چندین سده بود شمال هند و میان جیحون تا بلخ و هندوکش را به شکل کامل دراختیار داشت در اینزمان به دلیل کمبود مواد غذایی و زمین مجبور شد مسیر غرب را پیش رو بگیرد. و البته این به معنی تخلیه منطقه نیست. کوههاي پر فراز و نشیب هندوکَش امروزه همچنان بسیاري از گویش ها و زبانهاي هندوایرانی را در خود جاي داده است. و این حکایت از نیاکان هندوایرانی مردمان این منطقه دارد. در این سالیان مهاجرت به ایران و هند ادامه می یابد. وارون هند، ایران نه پرآب بود و نه بسیار مساعد براي کشاورزي. ولی اتفاقا همین کمی جمعیت سبب شد تا آریایی ها بتوانند نام خودشان را بر این سرزمین بگذا رند و به طور تمام و کمال هم از نظر فرهنگی و نرم افزاري و هم از جهت فیزیکی و سخت افزاري، ایران را در اختیار بگیرند. درحالیکه آریایی ها در هند و همچنین در اروپا با مقاومت بیشتري از سوي بومیان مواجه شدند و اگرچه فرهنگ خود را تحمیل کردند ولی کاملا در میان بومیان حل شدند. در این زمان است که بیننده اختلافات ارضی و جنگ میان دو گروه آریایی هستیم. جنگ آریایی هاي ایرانی و آریایی هاي تورانی به خوبی در استوره ملی ایران در شاهنامه، شرح داده شده است. همزمان یکی از اقوام اروپایی به محل زندگی خود نام ایرلند _سرزمین ایر_ میدهند که مترادف با واژه ( ایران است. آریایی ها در خراسان جمعیت انبوهی شده و از جنوب البرز به حرکت خود ادامه دادند تا به کوههاي زاگرس رسیدند. در اینجا بود که سه شاخه اصلی آنها، پدیدار شدند. پارتها که در شمال خراسان مانده بودند، مادها که در زاگرس ماندگار شدند و پارسها که زاگرس را به سمت جنوب پیموده و در پارس ساکن شدند. البته از زمان رسیدن آریایی ها به شرقیترین نقطه البرز تا زمان استقرار پار سها در پارس، دو تا سه سده به درازا کشیده است و از این روي است که آنان میهن نخستین خود را فراموش کردند. امروزه بیشتر ما با شنیدن واژه آریایی، به یاد سه قوم آریایی پارت، ماد و پارس می افتیم. البته این کاملا درست و منطقی است چراکه این سه قوم در درون ایران ساکن شده و دست به راه اندازي پادشاهی زدند. ماد ایران را در برابر آشور حفظ کرد. پارسها در دو دوره، مجموعا ششصد سال بر جهان آقایی کردند و پارتها ایران را از چنگال بیگانه رهایی دادند. ولی بهتر است این اقوام را آریایی هاي ایرانی بدانیم. تا بتوانیم دیگر اقوام آریایی را هم بررسی کنیم. سکاها و کیمري ها از دیگر اقوام آریایی هستند که چه بسا از مسیري به جز مسیر سه قوم اصلی، یعنی از قفقاز وارد منطقه ما شدند و وارون سه قوم دیگر نه تنها هیچ خدمتی به ایرانیان نکردند بلکه همواره بزرگترین مشکل پادشاهان ایرانی بودند. به گمان میرسد که دو جلگه بیرونی فلات ایران، یعنی جلگه شمال و جلگه خوزستان بیرون از دسترس آریایی ها می ماند. در مورد خوزستان که ادامه تسلط ایلامیان را به روشنی در تاریخ داریم ولی درباره اوضاع سیاسی شمال ایران چیزي در تاریخ نیست. دور نیست که اوضاع آنجا همانند خوزستان باشد. دیوار طبیعی البرز باعث شده است تا شمال این کوهها، به موزه اي تبدیل شود که در آن سنتها و رسمهاي کهن نگهداري شده و از گزند تغییرات فلات مصون بماند. در سده هاي بعد بیننده این هستیم که شمال نیز به مانند خوزستان به تصرف فیزیکی و فرهنگی آریایی ها در می آید. در سده هاي نخستین هزاره دوم پ.م، در شرق فلات آناتولی بیننده حضور سکاها، کیمري ها، اورارتوها، مانا ها و دیگر اقوام هستیم. جایگزینی ارمنی ها در سرزمین اورارتو و سرنگونی پادشاهی اورارتو در حدود 612 پ.م باعث شد تا این سرزمین یکسره در تسلط آریایی ها قرار گیرد. ولی در همین زمان بیننده یورش واجدان فرهنگ هلنی به بخشهای دیگر جهان هستیم. بدین شکل فرهنگ آنان به فرهنگ غالب در غرب آسیاي خرُد تبدیل میشود. هنوز خبري از تاریخ مدون که بتوانیم جزئیات زندگی در ایران پس از جاگیر شدن آریایی ها را دریابیم نیست. پس به همان سیلک برمیگردیم که پس از نزدیک به دو هزار سال توقف _از میانه هزاره سوم تا میانه هزاره نخست_ زندگی را از سر میگیرد. در بالاي تپه مصنوعی سیلک مهاجمان آریایی، به محض ورود بناي محکم و استواري با محلات مختلف در پایین دست تپه و برج و باروهایی در اطراف آن ساخته اند. دگرگونی چشمگیري در شیوه خاکسپاري مردگان پدید آمده است. که نشانگر جایگزینی نژادي نو تلقی میشود. قبرها را دیگر در کف اتاق ها حفر نمیکنند. شهرمردگان در چند صد متري روستا است. گورستانی بسیار وسیع. البته شیوه خاکسپاري مانند آریایی هاي نخستین هم نیست و از بومیان ایران تاثیر پذیرفته است. مردگان را همچنان با انواع و اقسام اشیاء به خاك میسپارند. سفالینه ها همچنان به وفور یافت میشوند. ظروفی بسیار زیبا و متنوع. نقش بز کوهی جاي خود را به اسب میدهد. در کنار نق شهاي هندسی، دایره خورشید هم به چشم میخورد. در هنر همه اقوام آریایی ایران و هند و اروپا، خورشید جایگاه خود را دارد. تصویر انسان بر روي اشیاء در سیلک، پیشینه اي بیش از یونان دارد. حالا سیلک به یک شهر واجد برج و بارو تبدیل شده است. کاخ سیلک و مناطق مسکونی و مبعد آن نیز داراي حصارهایی متعدد شده اند. فلات به تدریج تغییر حالت میدهد. شهرهاي ایران را دو یا سه قلعه تو در تو محصور میکنند و پیرامون حصارها را با خندق پر آب پوشش میدهند. این عصري از شهرنشینی است که در فلات ایران تازگی دارد و از ابداعات نژاد نو است که به تازگی در آن ساکن شده است. جامعه به طبقات چهار گانه بخشبندي میشود. پادشاه و شاهزادگان، اشراف و سرداران و بزرگان، صاحبان زمین کشاورزي و بی چیزها. در این دوره شیوه خرده سرمایه داري یا خرده بورژوازي توسعه می یابد. همگان بر این باورند که کشاورز ایرانی این دوره بی گمان از آزاد يهاي بیشتري نسبت به کشاوران میانرودان و مصر برخوردار بوده است. چنین به گمان میرسد که کشاورزي به سمت فردیت و تجزیه سیر میکرده است. پیشرفتی در خور توجه. به موازات گسترش کشاورزي، استخراج معادن نیز رونق میگیرد که در مالکیت پادشاهان است. ایران همچنان نقش تولید کننده را ایفا میکند. از این رو میتوان گفت ایران با اقتصاد کشاورزي خودش و بدون داشتن شهرهاي بزرگ مانند میانرودان و مصر، همسانی زیادي به یونان عصر خویش دارد. پیدایش آهن و رواج آن به کلی ساختار اجتماعی و اقتصادي را دگرگون میکند. این فلز نخستین بار در سده پانزدهم پ.م براي هیتی ها و میتانی ها و در سده دوازدهم پ.م براي مصریان شناخته میشود. آریایی ها پس از برپایی شهرهایشان در ایران با شتاب شروع به بهره گیري از آن کردند. البته این به معنی کنار گذاشتن مس و مفرغ نیست. در سیلک میبینیم که قبر طبقه حاکم و سرداران و اشرافیان آکنده از سلاح ها و ساز و برگ آهنی است ولی هنوز هم اشیاء متعددي از مس و برنز به چشم میخورد و مصرف آهن به پاي مس نمیرسد. با نگاهی به آمار غنایم آشوري ها معلوم میشود که هیچگاه میزان اشیاء آهنی غارت شده از ایران به نصف وزن اشیاء مسی نمیرسد. در سده هاي هفتم و هشتم پ.م بیننده ویرانی در سیلک و گیان _دو نمونه یافت شده ایران پیش از تاریخ _ هستیم. میتوانیم بپذیریم که این ویرانی به دست آشوریان بوده است. زندگی در سیلک متوقف شده و در گیان به سبک آشوري ادامه می یابد.

جمعه 16 اردیبهشت 1390 - 5:47:32 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


پيام دبير كل يونسكو به مناسبت نوروز


پيام دبيركل سازمان ملل متحد به مناسبت نوروز


پیام شادباش انجمن موبدان تهران به مناسبت آغاز سال نو


هخامنشيان، �چك� می‌كشيدند


برآورد زمانِ ٨ هزار ساله‌ي اشوزرتشت بنابر يافته‌هاي باستان‌شناسي


یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی


گنج نامه ها


مومیائی اجساد


مهرگان و مهرپرستی


كوروش، فرمانروايي كه به جاي ويران كردن، آباداني مي‌گستراند


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

233736 بازدید

36 بازدید امروز

218 بازدید دیروز

1823 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements